زبانحال امام حسن مجتبی علیهالسلام قبل از شهادت
شاعر : رضا قاسمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
آنکه دارد به دلـش غـصۀ بـسیار، منم سـاکـن غــمـکـدۀ مــاتــم دلــدار، مـنـم
همۀ شهـر، سر سفـرۀ من نان خوردند ولی انگار به یک شهر، بدهکـار، منم
آنکه بـاران شده شـرمـنـدۀ بـاریـدن او شب به شب بارش چشمش شده رگبار، منم
آنکه یک عمر، شبش سر شده با کابوسی که در آن مـادرِ او میشـود آزار، منم
وسـط کـوچۀ غـم خـانه خـرابم کـردند آنکه دنـیا شده روی سـرش آوار، منـم
مـقـتل اصـلی من در وسـط آتـش بـود آنکه جـان داده مـیان در و دیوار، منم
اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد سیـنۀ سوخـته از سـرخی مسـمار، منم
دست سنگین کسی خورد به روی مادر ولی آنکه شده نیـلی رخش انگـار، منم
|